نظريات اخلاقي در نظام سلامت
ديدگاههاي اخلاقي :
قضاوت در مورد عملکرد بخش سلامت مستلزم تحليل اخلاقي خواهد بود.
v سودگرايي(Utilitarianism)
v ليبراليسم
v جامعه گرايي(Communitarianism)
v مکتب سودگرايي:
بر اساس پيامدهاي يک سياست در مورد آن قضاوت مي کنيم.
توجه به نقطه پايان کار
v مکتب ليبراليسم:
توجه به حقوق و فرصتها
تاکيد بر نقطه شروع افراد
v مکتب جامعه گرايي:
نوع جامعه اي را که سياستگذاري عمومي به ايجاد آن کمک مي کند و نوع افرادي را که در آن جامعه زندگي مي کنند مهم مي داند.
v مکتب سودگرايي
پرطرفدارترين رويکرد به مشکل قضاوت اخلاقي در مورد عملکرد بخش سلامت ، رويکرد مبتني بر پيامدهاست.
سودگرايي دو دسته عمده است:
v Objective Utilitarianism
v Subjective Utilitarianism
v Subjective Utilitarianism
اين نظريه از کارهاي فيلسوف انگليسي قرن نوزدهم جرمي بنتام برگرفته شده است که اعتقاد داشت خود فرد بهتر از هر کس ديگري مي تواند در مورد آنچه او را شاد مي کند قضاوت نمايد.
اعتقاد او بر اين بود که افراد بر حسب سليقه ها و ترجيح هاي خاص خود ، در موقعيتهاي مختلف سطوح متفاوتي از مطلوبيت را تجربه مي کنند.
v Subjective Utilitarianism
بنتام معتقد بود درستي يک عمل به وسيله برآيند لذتي تعيين مي گردد که از کنار هم گذاشتن لذتها و رنجهاي آن عمل به دست مي آيد. به گفته بنتام عمل درست عملي است که بيشترين شادي را براي بيشترين تعداد دربر داشته باشد.
بنتام معتقد است که سليقه همه افراد به يک اندازه ارزشمند است و مطلوبيت مساله اي مربوط به تجربه غير عيني هر يک از افراد است. اين ديدگاه موجب تمرکز زدايي در ارزشيابي مي شود زيرا هر کسي خودش در مورد شادي خودش قضاوت مي کند.
سود گرايي غير عيني
v مفهومي عاري از سلسله مراتب
v همه افراد اهميت دارند.
v اهميت همه افراد با هم برابر است.
v اقتصاد دانان
اقتصاد دانان اين چارچوب تحليلي را يک قدم جلوتر مي برند. آنها طرفدار استفاده از تحليل هزينه – فايده براي تعيين اقدامي هستند که بيشترين مطلوبيت کلي را ايجاد مي کنند.
اقتصاد دانان براي اين منافع را با هزينه ها مقايسه مي کنند که در واقع هزينه هاي يک برنامه نشان دهنده منافعي هستند که ما درجاي ديگري از دست مي دهيم تا بتوانيم اين برنامه را اجرا کنيم. به اين منافع از دست رفته هزينه – فرصت مي گوييم.
v نارسايي بازار
بيماران در مورد مراقبتي که بايد دريافت کنند به نظر و گفته پزشکان اعتماد مي کنند.
پزشکاني که به صورت کارانه حقوق مي گيرند دلايل زيادي براي تشويق به مراقبتهاي غير ضروري يا غير مناسب دارند(Supplier-induced demand)
v سودگرايي عيني
v استفاده از تحليل هزينه-اثربخشي
v استفاده از QALY و DALY
v ارزش افزايش زندگي: کيفيت عمر حفظ شده ضربدر تعداد سالها
v ارتقا کيفيت زندگي: دستاورد حاصله در زمينه کيفيت ضربدر تعداد سالهاي حفظ اين کيفيت.
قضاوت هاي ارزشي
v ناتواني رواني در مقايسه با ناتواني جسمي چقدر جدي است؟
v آيا سالهاي عمر از دست رفته در سنين مختلف بايد برابر در نظر گرفته شود يا نابرابر؟
v پيچيدگيهاي سودگرايي
دو مشکل فني در مورد تحليل سودگرايانه:
v عدم قطعيت
v زمان
از نظر سودگرايان غيرعيني ارزش دادن به دستاوردهاي غير قطعي حداقل به لحاظ نظري اقدامي روبه جلو است.
پيچيدگيهاي سودگرايي
v جهت محاسبه کاهش ارزش دستاوردها رد اينده از شيوه اي به نام نرخ تنزيل استفاده مي شود.
v اين نرخ به تحليلگران اجازه ميدهد ارزش فعلي منافع آينده را محاسبه کنند تا بتوانند آنها را با هزينه هاي فعلي بر حسب پول مقايسه نمايند.
دو نقطه نظر:
v تنزيل به صورتي موثر باعث تبعيض بر ضد آينده مي شود.
v عدم استفاده از تنزيل ايجاد مشکلي با عنوان تناقض سرمايه گذاري مي کند.
v نقص عمده ديدگاه سودگرايي
v بر اساس منطق سودگرايي مسافريني که در يک قايق گرسنه مانده اند مي توانند چند نفر از همقطاران خود را بکشند و بخورند چون دستاوردهاي اين کار بيشتر از آن است که همه آنها بميرند.
مکتب ليبراليسم
v اين ديدگاه بر احترام متقابل مبتني است
v مستقيماً در تضاد با تمايل سودگرايي به برخورد با بعضي افراد به عنوان وسيله قرار دارد.
v مفهوم بنيادي از نظر ليبرال ها مساله حقوق است.
ليبراليسم بر دو دسته است:
آزادي خواهان
v تنها حقوق منفي شايسته محافظت هستند.
v دولت نقش محدودي رد محافظت از حقوق مالکيت فردي و آزادي هاي فردي داشته باشد.
v با محدوديت استفاده از داروها ، سقط جنين يا حتي اعطاي مجوز به پزشک مخالفند.
ليبرال هاي مساوات طلب
v حق انتخاب بدون وجود منابع کافي بي معني است
v هر فرد داراي يک حق مثبت نسبت به سطح حداقلي از خدمات و منابع مورد نياز براي تضمين برابري نسبي فرصتها خواهد بود.
مباحثات مربوط به حق مثبت به يک ديدگاه توزيع مجدد منجر مي شود.
ديدگاه عدالت به مثابه انصاف
v نظام مراقبت سلامت بايد به جاي افزايش طول عمر سالمندان بهپيشگيري از مرگ و ناتواني زودهنگام اولويت بدهد زيرا اين افراد هنوز شانس تدوين و اجراي طرح زندگي خود را دارند.
ليبرال هاي مساوات طلب و چندگانگي
دسته اول: بهترين راه براي احترام به ظرفيت اخلاقي افراد:
v توزيع منصفانه درآمد
v خريد آزادانه مراقبتهاي سلامت
v سلامت فرقي با ساير کالاها و خدمات مثل لباس و غذا ندارد.
دسته دوم:
v جامعه تعهد ويژه اي نسبت به سلامت دارد. در اينجا نيز دو نظر مختلف وجود دارد:
v نظر اول: ارائه سطحي حداقل از مراقبتهاي سلامت براي همه
v نظر دوم:
v مساله اصلي ، وضعيت سلامت واقعي افراد است.
ليبراليسم و تامين مالي مراقبت سلامت
v يک مساله بسيار مهم از نظر ليبرال ها مشروعيت ماليات است.
v از نظر آزادي خواهان حق منفي تنها ماندن، حق لذت بردن از دارايي هاي شخصي را نيز در بر مي گيرد. از اين رو از نظر آنان ماليات نوعي دزدي است. زيرا يک فرد (ماليات دهنده) را وسيله و فرد ديگري(ماليات گيرنده) را هدف قرار مي دهد.
v از سوي ديگر ليبرال هاي مساوات طلب ، ماليات در جهت توزيع مجدد منابع را تا حدي تاييد مي کنند. زيرا معتقدند که توزيع فعلي ثروت در جامعه عمدتاً از راههاي حاصل شده که شايسته احترام نيستند.
v توزيع نابرابر درآمد تنها در صورتي قابل دفاع است که حساس به تلاش و کوشش و غير حساس به استعدادها و موهبت ها باشد.
v ليبرال هاي مساوات طلب
v ليبرال هاي مساوات طلب در زمينه اصلاحات سلامت معتقد به آن هستند که بهترين حالت،تامين مالي خدمات مراقبت سلامت به کمک ماليات ها در جهت توزيع مجدد منابع است.
v ماليات بر درآمد به جاي ماليات بر حقوق
v هر گونه مطالبه در مورد غير منصفانه بودن توزيع سلامت يا مراقبت سلامت در يک جامعه احتمالاً مبتني بر اخلاق ليبرالي مساوات طلبانه است.
شباهت هاي ليبراليسم و سودگرايي
v هر دوي اين آموزه ها براي همگان هستند.
v آنها بر افراد متمرکز هستند.(بر تندرستي افراد و حقوق آنها).
v هر دوي اين ديدگاهها به خاطر غفلت از ماهيت اجتماعي انسان مورد انتقاد قرار گرفته اند.
مکتب سوم: جامعه گرايي
v خصايص يک جامعه به خصايص افرادي که ان را تشکيل مي دهند بستگي دارد.
v طرفداران اين مکتب دو دسته اند:
جامعه گرايان جهاني
v کنفوسيوسيسم:
v مردم چه به صورت فردي و چه به صورت دسته جمعي چگونه بايد رفتار کنند.
v
جامعه گرايي نسبي گرا
v براين اصل تاکيد دارد که هر جامعه خود بايد در مورد هنجارها و روش سازماندهي اجتماعي خود تصميم بگيرد.
v اخلاق يک مساله ذاتاً وابسته به زمينه و بستر
v مثال عيني
v فردي که لذت سيگار کشيدن را ترجيح مي دهد و لذت ورزش را نمي پذيرد:
v يک سود گراي عيني: فرد سيگاري در جستجوي شادي است.
v يک ليبرال: فرد سيگاري حق دارد سيگار بکشد.
v يک جامعه گرا: تحت عنوان عدم تبعيت از طرز زندگي درست با فرد سيگاري مخالفت مي کند.